Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб جشنواره توس؛ استاد شجریان و گروه شیدا، دستگاه سه‌گاه، تیر ۱۳۵۵ в хорошем качестве

جشنواره توس؛ استاد شجریان و گروه شیدا، دستگاه سه‌گاه، تیر ۱۳۵۵ 7 лет назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru



جشنواره توس؛ استاد شجریان و گروه شیدا، دستگاه سه‌گاه، تیر ۱۳۵۵

کنسرت جان جان؛ جشنواره توس، تیر ماه ۱۳۵۵ دستگاه سه‌گاه؛ اشعار: عطار نیشابوری، هوشنگ ابتهاج (سایه) آهنگساز و سرپرست: محمد رضا لطفی آواز: محمد رضا شجریان محمدرضا لطفی و زیدالله طلوعی: تار؛ پشنگ کامکار: سنتور؛ بیژن کامکار: تنبک؛ درویش‌رضا منظمی و هادی منتظری: کمانچه؛ عبدالنقی افشارنیا: نی؛ اسماعیل صدقی آسا: عود؛ پیش‌درآمد (گروه‌نوازی) 00:00 درآمد و کرشمه (تار و سنتور) 06:18 چهارمضراب زنگ شتر و بهار مست از ابوالحسن صبا (تار و سنتور و تنبک) 10:40 درآمد، زابل، مویه و فرود؛ (آواز با تار و کمانچه) 13:24 ساز و آواز مخالف، ؛ (آواز با تار و نی) 24:00 ضربی حصار 32:35 فرود حصار 35:15 مثنوی هُدی پهلوی 39:05 تصنیف "نامدگان و رفتگان" (گروه‌نوازی) 46:44 رنگ سه‌گاه (گروه نوازی) 55:02 ************ ----------------- ای در میان جانم و جان از تو بی خبر | از تو جهان پر است و جهان از تو بی‌خبر نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌نصیب | نام تو بر زبان و زبان از تو بی‌خبر چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان | در جان و در دلی، دل و جان از تو بی‌خبر از تو خبر به نام و نشان است خلق را | وآنگه همه به نام و نشان از تو بی‌خبر شرح و بیان تو چه کنم زآن که تا ابد | شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی‌خبر جویندگان گوهر دریای کُنه تو | در وادی یقین و گمان از تو بی‌خبر عطار اگر چه نعرهٔ عشق تو می‌زند | هستند جمله نعره‌‏زنان از تو بی‌خبر عطار نیشابوری عزم آن دارم که امشب مست مست | پای‌کوبان کوزهٔ دردی به دست سر به بازار قلندر برنهم | پس به یک ساعت ببازم هرچه هست تا کی از تزویر باشم رهنمای؟ | تا کی از پندار باشم خودپرست پرده پندار می‌باید درید | توبه تزویر می‌باید شکست وقت آن آمد که دستی برزنم | چند خواهم بود آخر پای‌بست ساقیا در ده شرابی دلگشا | هین که دل برخواست، مِی در سر نشست عطار نیشابوری نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمان | سوی تو می‌دوند هان! ای تو همیشه در میان پیش تو جامه در برم نعره زند که بر دَرم | آمدمت که بنگرم، گریه نمی‌دهد امان ای گل بوستان‌سرا از پس پرده ها درآ | بوی تو می‌کشد مرا وقت سحر به بوستان آه که می‌زند برون از سر و سینه موج خون | من چه کنم که از درون دست تو می‌کشد کمان پیش وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم؟ | کز نفس تو دم‌به‌دم می‌شنویم بوی جان هر چه به گرد خویشتن می‌نگرم در این چمن | آینهٔ ضمیر من جز تو نمی‌دهد نشان هوشنگ ابتهاج

Comments