Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб بدوت تعارف با حضور حجة الاسلام والمسلمین قرائتی 1 شهریور 98 в хорошем качестве

بدوت تعارف با حضور حجة الاسلام والمسلمین قرائتی 1 شهریور 98 4 года назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru



بدوت تعارف با حضور حجة الاسلام والمسلمین قرائتی 1 شهریور 98

ویژه برنامه «بدون تعارف» بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم سیما در شامگاه روز جمعه به سراغ حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی رفت ، یکی از روحانیون نام‌آشنای کشور و اهل کاشان، کسی که با زبان ساده، ادبیات صمیمی و شوخی های معروف خود، چهل ساله که از قاب تلویزیون با مردم خیلی خوب ارتباط برقرار کرده است و مهمتر اینکه سیره زندگی اش در این سال‌ها هیچ فرقی نکرده است... متن زیر مشروح سخنان استاد قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز کشور در برنامه «بدون تعارف» است: مجری: ما خیلی خوشحالیم که بالاخره توانستیم این افتخار را داشته باشیم که در خدمت شما باشیم. قرائتی: ممنون مجری: خدا را شکر که استخاره این بار خوب آمد. قرائتی: بله؛ آخر شما چند باری زنگ زده بودید. مجری: یک سالی می شد که تقریبا پیگیر این موضوع بودیم. قرائتی: یکی از دلایلی که بنده استخاره میکنم این است که اگر یک جا را قبول کنم و جایی را قبول نکنم بعدا می گویند فلانی پارتی داشت، فلانی پول داشت، فلانی غذای چرپ‌تری میداد و... میگویم اگر استخاره خوب آمد می آیم و اگر بد آمد نمی آیم، در بین چند کار خوب، با استخاره یکی از خوب‌ها را انتخاب می‌کنم. مجری: حاج آقا چند سال دارید؟ قرائتی: چه فایده؟!(باخنده) مجری: از ب بسم الله حال ما را می گیرید(خنده) قرائتی: آخر حالا چند سال داشتن ما چه فرقی می کند؟(خنده) مجری: مردم می گویند حاج آقای قرائتی چند سالشان هست؟ قرائتی: بنده متولد ۱۳۲۴ هستم چیزی در حدود ۷۵ سال مجری: می دانم این ها را دوست ندارید، اما من مجبورم اینها را بپرسم قرائتی: خیلی خب مجری: خانواده چند نفری بودید؟ قرائتی: ما پدرمان ۱۲ فرزند داشت که یکی از آنان سقط شد و یازده تا از آنان زنده ماندند؛ ۳ نفر از آنان مرحوم شدند و الباقی زنده هستند. مجری: شما فرزند چندم هستید؟ قرائتی: فرزند دوم مجری: پدر چه کاره بودند حاج آقا؟ قرائتی: نخ و ابریشم و فرش و امثال اینها در بازار کاشان می فروختند. مجری: پس اوضاع زندگی خوبی داشتند؟ قرائتی: متوسط خوبی بود. مجری: حاج آقا پدر این آرزو را برای شما داشتند اما در جایی خواندم که شما مایل نبودید که وارد درس حوزوی شوید. قرائتی: من می خواستم بروم دانشگاه و دبیرستان، پدرمان گفت بیا به حوزه، تا بالاخره دعای پدر در کنار کعبه تاثیر خودش را گذاشت و الحمدلله آمدیم و طلبه شدیم؛ خیلی هم خوشحالم، الان هم پسر داشته باشم می گویم برو طلبه شو، منتهی طلبه هایی که از وقتشان استفاده کنند، بعضی از طلبه ها گاهی از اوقات وقتشان حرام می شود، ما الان مشکلمان این است که طلبه و دانشجو و دبیرستانی ما مهارت ندارد. مجری: این مهارت یعنی چه؟ قرائتی: یک وقتی وزیر آموزش و پرورش به تلویزیون آمد گفت روز درختکاری یک دیپلمه را بردیم درختکاری کند، بیل را برعکس دست گرفته بود، آقای دکتر رهبر که زمانی رئیس دانشگاه آزاد بود، یکبار به دفتر بنده آمده بود و می گفت از فوق لیسانس کشاورزی سوال کردیم که برگ چغندر بزرگتر است یا برگ شبدر؟ می گفت نمی دانم. مجری: همه دنبال لیسانس هستند حاج آقا که لیسانس بگیرند. قرائتی: فایده ای ندارد! خیلی از این لیسانس ها بی خاصیت است. مجری: فرمودید چند سال است که روحانی هستید و لباس روحانیت به تن دارید؟ قرائتی: بنده ۷۵ سال دارم و از سن ۱۵ سالگی طلبه شدم. مجری: ۶۰ سال، پس قبل از انقلاب شما این مسیر را داشتید؟ قرائتی: فامیلی قرائتی ما به معنای این است که پدر در پدر ما همگی معلم قرآن بودند؛ منتهی صوت نداریم(خنده)، پدرم می گفت که وقتی بچه به دنیا آمد آب انار شیرین به دهان بچه بریزی خوش صدا می شود، تو (قرائتی) زمستان به دنیا آمدی و کل کاشان را زیر و رو کردیم و انار پیدا کردیم و آب آن را در حلق تو ریختیم اما هیچ فایده ای نکرد(خنده).

Comments