Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб یغما خشت مال نیشابوری: مستند کامل بدون سانسور... в хорошем качестве

یغما خشت مال نیشابوری: مستند کامل بدون سانسور... 1 год назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru



یغما خشت مال نیشابوری: مستند کامل بدون سانسور...

حِیْدَر یَغْما (۲۰ دی ۱۳۰۲ – ۲ اسفند ۱۳۶۶) شاعر ایرانی بود. یغما به سبب شغل اصلی‌اش به «شاعر خشتمال نیشابوری» مشهور است. شغل او خشت‌مالی، در یکی از کوره‌پزخانه‌های نیشابور بود. یغما فاقد سواد دانشگاهی بود اما شعر می‌سرود. بسیاری از اشعار او دیدگاه شخصی وی به جهان است یغما در ۲۰ دی ماه ۱۳۰۲ در خانواده‌ای تهیدستی زاده شد.[۱] با این که اجداد او اهل خور و بیابانک اصفهان بودند، حیدر فرزند کشور و محمدِ یغما از مهاجران خور و بیابانک اصفهان که دو نسل قبل تر از حیدر، به خراسان آمدند و در بازگشت درماندن و هر طائفه‌ای به گوشه‌ای رفت و حیدر بیک (جد مادری حیدر یغما) در سمت صومعه که روستای کوچکی در شمال نیشابور بود، ساکن شد. یغما نیز با توّجه به پیشهٔ خانوادگی، ناگزیر به کار سخت برای به دست آوردن درآمد بود، تا جایی که از رفتن به مدرسه بازماند و تا میانسالی خواندن و نوشتن نمی‌دانست. با این وجود، از دوران کودکی دلبستگی فراوانی به شعر و شعرگویی داشت. او شعرهای شاعرانی همچون فردوسی و داستان‌هایی مانند امیرارسلان نامدار را در کودکی شنیده بود و به خوبی به یاد داشت. او در جوانی به نیشابور کوچ کرد و در ۳۰ سالگی ازدواج کرد و یکی دو سال دیگر فارسی را آموخت.[مبهم] او به انجمن‌هایی می‌رفت که در آن جا با ادب‌پیشگان و شعرشناسان آشنایی پیدا کرد. آنها با شنیدن شعرهای او که برخاسته از ذوقش، او را در شعر سرایی راهنمایی کردند. او تا میانسالی سواد نداشت و پس از فراگرفتن خواندن و نوشتن هم دست نوشته‌ای پر از غلط‌های املایی داشت. پیشهٔ او در بیشتر دوران زندگی‌اش خشتمالی و بیل زدن بود و در سال‌های واپسین نیز به کشاورزی و کارگری اشتغال داشت. یغما در دوم اسفند ۱۳۶۶ درگذشت. یغما در شادیاخ، میان راه آرامگاه خیام و عطار به خاک سپرده شد و آرامگاهی در آنجا برای او ساخته‌اند. او در چهل سالگی برای نخستین بار شعرهای خود را بر روی کاغذ آورد و اولین مجموعهٔ شعرهای خود را در سال ۱۳۴۶ با نام «اشک عاشورا» به چاپ رساند؛ پس از سه سال مجموعه‌ای از رباعیاتش و در سال ۱۳۵۵ نخستین مجموعهٔ غزل‌هایش را و در سال ۱۳۶۵ کتاب دیگری به نام «سیری در غزلیات یغما» را به چاپ رساند. او نزدیک به ۴۵۰۰ بیت شعر دارد که گزیده‌ای از آن‌ها در کتاب شاعر خشتمال نوشتهٔ جواد محقق نیشابوری برای اولین بار در سال ۱۳۷۳ به چاپ رسید. مضامین ویرایش مضامین شعری مضامین شعری یغما بسیار وسیع است. تقریباً تمام مضامینی که شاعران بزرگ فارسی در اشعار خود آورده‌اند، در شعر او دیده می‌شود. در برخی موارد، اشعار او مضامین بدیعی دارد. شعرهای این شعر سرا را می‌توان در سه جستار گنجاند سخن عشق سخن با خود جهان‌بینی و باورها مضامین آیینی ویرایش در اشعار آیینیِ یغما، زاویهٔ دیدِ شاعر در انتخاب موضوع و طرز بیان آن قابل توجه است. این مضامین کمتر مورد توجه شاعران دیگر قرار گرفته‌است، و نمونه‌ای از آن را می‌توان در این شعری که از زبان زینب خطاب به برادرش، حسین، سروده شده ملاحظه کرد:[۲] گفته بودی که سرِ نعش تو افغان نکنم نزنم لطمه به رخ، موی پریشان نکنم بر سر نعش تو ای زادهٔ زهرا امروز نیستم خواهر، اگر ترک سر و جان نکنم یا حسین! دست من و دامن تو، خیز ز جای! تا که خون از مژهٔ خویش به دامان نکنم سایه از قامت تو بود مرا روزی چند چه کنم، گر که کنون لطف تو جبران نکنم یاد عطشانیِ لب‌های تو را تا لب گور از دل خویش فراموش حسین جان نکنم فقر و سلطنت ویرایش یکی از مضامین شعری یغما فقر و شکیبایی است. این طرز دید تا حدی از جهان‌بینی شاعر سرچشمه می‌گیرد که دنیا را بی‌اعتبار می‌خواند.[۲] گدا چو سلطنت فقر را رها نکند که سلطنت کند ای دوست! گر گدا نکند به سیم و زر نتوانش خرید وقت عزیز گدای خاک‌نشینی که فکر جا نکند چو خاک می‌شمرد سیم را اگر که فقیر ز کیمیای نظر خاک را طلا نکند در ادبیاتی از اشعار اوست که: ... مُردهٔ من، بی‌کفن از فقر خواهد شد به خاک… با خدای خویش این است آخرین پیمان من… بی‌تامل خانه بر فرقش فرو می‌آورم… گر گذارد نعمت دنیا قدم بر خوان من عشق ویرایش ۸۰ درصد شعرهای یغما «سخن عشق» است. او در این زمینه شعرهایی برابر با شعرسرایان هم ردیف خود ندارد ولی در دیگر جستارها ابیات برجسته با درون‌مایهٔ آزادگی، بسندگی، والا منشی، فرازهای تهیدستی، سرکشی و غرور دارد. شعرهای یغما پر از آرایه‌های ادبی معنوی و ظاهری است. آرایه‌های شعرهای یغما ساختگی نیستند و از درون او جوشیده‌اند. او در شعرهای خود کار و کارگری را ستوده و خود را بی‌نیاز از آستان استاد دانسته و این از آن جا بوده که می‌پنداشته آن‌ها سخنی برای گفتن ندارند. شعرهای زیر برای نمونه آورده شده‌اند: خوردن نان ز شانهٔ دگران فخر بی جاست ای برادر جان به جزاز کردار و از پینهٔ دست جهل محض است هرچه دانش هست بیل در دست داشتن دانش دانه در خاک کاشتن دانش گر به بال ملک سوار شوی سوی کیوان ستاره وار شوی شانه خالی اگر کنی از کار پیش مردان روزگاری خوار صد هزار افتخار کشور جم صد هزارن هزار نیش قلم کار یک بیل کارگر نکند به پشیزی است کار اگر نکند چون یغما سواد چندانی نداشت شیوهٔ نوشتن پاره‌ای از واژگان را نمی‌دانست و آن‌ها را به گونه‌ای دیگر به کار برده‌است. برای نمونه به جای حشم و بن از حشام و بان در شعرهای خود به کار برده‌است: کی ز یغما می‌کند پرواجوی آنکس که خود ده سکندر با سپه برد و صد سلیمان با حشام و نمونه‌ای دیگر: عشق رویت که بود آفت جان همچو دندان کرم خورده ز بان بکشیدم که جاش پیدا نیست اثرش در دهان یغما نیست #یغما_خشتمال_نیشابوری #آهنگ_یغما_خشتمال ‪@mosafere.tarikh‬

Comments