Русские видео

Сейчас в тренде

Иностранные видео


Скачать с ютуб بحث عشق در اندیشه مولانا(۲)، عشق انسان به انسان و انواع آن در عرفان - از زبان ایرج شهبازی в хорошем качестве

بحث عشق در اندیشه مولانا(۲)، عشق انسان به انسان و انواع آن در عرفان - از زبان ایرج شهبازی 6 лет назад


Если кнопки скачивания не загрузились НАЖМИТЕ ЗДЕСЬ или обновите страницу
Если возникают проблемы со скачиванием, пожалуйста напишите в поддержку по адресу внизу страницы.
Спасибо за использование сервиса savevideohd.ru



بحث عشق در اندیشه مولانا(۲)، عشق انسان به انسان و انواع آن در عرفان - از زبان ایرج شهبازی

فایل صوتی : https://drive.google.com/file/d/1aEwL... ----------------------------- ◾️ بحث عشق در اندیشهٔ مولانا(۲) 🔹 عشق انسان به انسان و انواع آن 🔻 از زبان ایرج شهبازی ▫️ عشق انسان به انسان را میتوان به هشت نوع تقسیم کرد: 🔘 عشق ناشی از خون و نژاد اگر کسی از نژاد ما و یا از خون ما باشد ما آنرا دوست داریم و در شرایط مساوی او را بر غیر او ترجیح میدهیم، مانند عشق والدین به فرزندان و یا فرزندان به والدین و یا عشق شخصی که به خویشاوندان خود دارد. 🔘 عشق به جنس مخالف: این نوع عشق را میتوان به دو نوع تقسیم کرد: ▪️ عشق مرد به زن و زن به مرد عشق زن و مرد به یکدیکر مهمترین عشقی است که انسانها در دنیای انسانی آنرا تجربه میکنند و اگر نبود واقعاً معلوم نبود چه بر سر تمدن بشری می آمد. این عشق هم مانند عشق خدا به انسان بسیار رازآلود است و کیفیت این عشق بر ما مجهول است. در جایی مولانا میگوید: مردهای احمق بر زنانشان پیروز و چیره میشوند اما مردهای عاقل رام همسرشان هستند. علت اینکه مرد عاقل تسلیم همسرش میشود این است که عقل زیبایی و لطافت و رقت را میفهمد اما حماقت و جهل زیبایی را نمی فهمد و چون زن زیبا و لطیف است طبیعتا مرد تسلیم زن خود میشود. ▪️ عشق همجنس به یکدیگر(ترنسکشوال ها) ترنسکشوال در فارسی به فراجنسیتی معنی میشود، وی انسانی است که بدن او کاملا به یک جنس تعلق دارد اما ذهن و روان او کاملا به جنس دیگر تعلق دارد. 🔘 عشق اروتیک افلاطونی این عشق به خود زیبایی و نه به شخص زیبارو است. به نظر افلاطون قبل از اینکه جسم آفریده شود روح وجود داشته و در یک همایش کیهانی روح های همه انسانها توانستند گوشه ای ازآن زیبایی را ببینند، اگر روح آن زیبایی را ندیده باشد نمیتواند وارد بدن شود و به خاطر ورود به بدن است که آن زیبایی فراموش میشود. از نظر افلاطون توقف در یک زیبارو کار غلط و نادرستی است چون مقصد زیبایی است و زیبا رویان ما را به آن هدایت میکنند تا ما به آن زیبایی حقیقی دست پیدا کنیم. در این نگاه افلاطونی یک نوع هرزه گردی و بی وفایی به معشوق وجود دارد.اگر ما خوب این مسیر را طی کنیم کم کم متوجه میشویم که زیبایی فقط در صورت نیست بلکه میتوان آنرا در اخلاق و در نظام های سیاسی و اجتماعی و فلسفی و یا در طبیعت نیز یافت. شاخه ای از عارفان و شاعران که به آنها نظرباز و شاهدباز میگوییم خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر نظرات افلاطون قرار دارند که در صدر آنها حافظ و سعدی عظیم الشان را میتوان نام برد. 🔘 عشق عذری در این عشق ما به خود عشق توجه داریم و به معشوق هیچ توجهی نداریم. ما میبینیم که عشق به ما شجاعت، جسارت، بخشندگی، وحدت روانی و شور و هیجان میدهد و اگر ما به وصال معشوقمان برسیم آن عشق ممکن است از بین برود. جمله معروف «وصال مدفن عشق است» منظور به همین عشق عذری است. 🔘 عشق فیلیا این عشق در فارسی به دوستی معنی میشود و از ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس آمده است. ارسطو میگوید دوستی یعنی اراده متقابل دو انسان برای لذت و یا سود و خیر رسانی به همدیگر. اگر این رابطه به شکل دو طرفه بوجود بیاید ما با فیلیا و عشق سروکار داریم اما اگر یکطرفه باشد نیکخواهی کردن است. ارسطو میگوید یک عاشق واقعی هیچگاه آرزو نمیکند که معشوقش به اوج دانش و به اوج کمال برسد چون اگر این کار را بکند بینشان فاصله می افتد و از همدیگر جدا میشوند. این نوع عشق در ادبیات ما بازتاب دارد و عشق مولانا و شمس را میتوان بر این اساس تبیین کرد. 🔘 عشق ناشی از وجود یک یا چند قدر مشترک هر گاه دو یا چند انسان قدر مشترک با هم داشته باشند بین آنها یک محبت و دوستی ایجاد میشود . این قدر مشترک میتواند هر چیزی باشد مثلا اگر چند نفر یک بیماری مشترکی با هم داشته باشند و یا اشتراک در هم وطن و یا هم حذب بودن نیز از این نوع هستند. 🔘 عشق آرمانگرایانه عشق به شاه مصداق یک آرمان، به این معنی که شما یک آرمان را دوست داری و شخصی مصداق آن آرمان است و شما عاشق آن شخص میشوی. 🔘 عشق آگاپه ای کلمه آگاپه که در دیوان شمس به شکل آقاپوش بکار رفته است برای اشاره به عشقی بکار میرود که بی قید و شرط باشد. عشق ایثار گرانه یا عشق نامشروط نیز میتوان برای آن استفاده کرد. جمله معروف خراقانی که میگوید: «هر کس که در این سرای درآید نانش دهید و از ایمانش نپرسید، که هر کس در نزد خدا به جانی ارزد در خانه من به نان ارزد.» به این نوع عشق اشاره میکند. خدمت کردن بی قید و شرط مطلوب ترین راه برای رسیدن به عشق الهی است. ---------------------------- منبع : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی موضوع : عشق ایرج شهبازی

Comments